بازار ارز ایران در روزهای اخیر شاهد یکی از بزرگترین تکانههای تاریخی خود بوده است. عبور نرخ دلار از مرز ۹۵ هزار تومان رکوردی تازه در بازار ارز ثبت کرد. و پیام روشنی از سقوط ارزش ریال به جامعه مخابره کرد. این اتفاق در شرایطیست که اقتصاد ایران سالهاست با تورم مزمن، کسری بودجه شدید و تحریمهای گسترده دستوپنجه نرم میکند. اما جهش اخیر از منظر اجتماعی و روانی بسیار متفاوت و خطرناک است.
سقوط ارزش ریال و ترس از آینده
کارشناسان معتقدند که ریال در حال حاضر کارکرد خود را بهعنوان ابزار ذخیره ارزش و وسیله مبادله مطمئن از دست داده است. مردم اعتماد خود را به پول ملی از دست دادهاند. و بهطور فزایندهای به سمت داراییهای جایگزین همچون طلا، ارزهای خارجی و حتی رمزارزها حرکت میکنند. این روند باعث شده که بازارها عملاً به محلی برای سفتهبازی و حفظ ارزش داراییها تبدیل شوند.
ترس از فعالسازی مکانیسم ماشه توسط اروپا نیز بر این روند دامن زده است. در صورت بازگشت تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل، فشار بر نظام بانکی و تجاری ایران به اوج خواهد رسید. همین نگرانی کافی است تا انتظارات تورمی مردم افزایش یابد و تقاضا برای دلار، حتی در سطوح بالای قیمتی، همچنان ادامه پیدا کند.
رفتار دوگانه بازار و مردم
بررسی میدانی نشان میدهد که فروشندگان ارز در شرایط فعلی از عرضه دلار خودداری میکنند. زیرا پیشبینی میکنند که قیمتها باز هم افزایش یابد. در مقابل، خریداران با وجود رشد بیسابقه نرخ ارز، همچنان حاضر به پرداخت پولهای سنگین برای خرید دلار هستند. این چرخه معیوب سبب میشود که بازار عملاً در یک مارپیچ افزایشی خودتقویتکننده گرفتار شود.
از سوی دیگر، بازار طلا و سکه نیز به شدت تحت تأثیر این روند قرار گرفته است. سکه تمام بهار آزادی به مرز ۸۷ میلیون تومان نزدیک شده و رکوردهای تاریخی تازهای را به ثبت رسانده است. این همزمانی جهش ارز و طلا، نشاندهنده فقدان اطمینان عمومی نسبت به آینده اقتصاد است.
دلایل بنیادین سقوط ارزش ریال
هرچند رویدادهای سیاسی همچون تهدید مکانیسم ماشه و تشدید تنش با غرب در کوتاهمدت به بحران دامن زده است، اما ریشه اصلی سقوط ارزش ریال در مشکلات ساختاری اقتصاد جمهوریاسلامی نهفته است:
-
تورم مزمن و بیانضباطی مالی دولت جمهوریاسلامی
-
کسری بودجه مزمن و استقراض از بانک مرکزی
-
خروج سرمایه و فرار نخبگان اقتصادی
-
فساد گسترده و نبود شفافیت در نظام بانکی و حکومتی
-
تحریمهای بینالمللی و انزوای اقتصادی
این مجموعه عوامل سبب شده است که ریال در برابر کوچکترین شوک بیرونی یا داخلی، به سرعت ارزش خود را از دست بدهد.
پیامدهای اجتماعی و سیاسی
بنابراین سقوط ارزش ریال فقط یک مسأله اقتصادی نیست؛ بلکه آثار اجتماعی و سیاسی عمیقی نیز در پی دارد. افزایش شدید هزینههای زندگی، کوچک شدن سفره مردم و گسترش فقر، میتواند منجر به افزایش نارضایتی عمومی شود. در سالهای گذشته تجربه نشان داده که هر موج شدید افزایش قیمت ارز و طلا، بهطور مستقیم با اعتراضات و ناآرامیهای اجتماعی پیوند خورده است.
همچنین کاهش ارزش پول ملی، قدرت چانهزنی جمهوریاسلامی در مذاکرات خارجی را تضعیف میکند. وقتی اقتصاد داخلی شکننده و بیثبات باشد، کشورهای طرف مقابل در مذاکرات بینالمللی با دست بازتری وارد گفتوگو میشوند.
چشمانداز پیش رو
اگر سیاستگذاران اقتصادی نتوانند به سرعت اعتماد ازدسترفته مردم به ریال را بازسازی کنند، احتمال عبور نرخ دلار از مرز ۱۰۰ هزار تومان نیز دور از ذهن نیست. بسیاری از اقتصاددانان هشدار میدهند که بدون اصلاحات بنیادین، حتی تزریقهای مقطعی ارز به بازار هم نمیتواند جلوی سقوط بیشتر ارزش ریال را بگیرد.
بازگشت اعتماد به پول ملی نیازمند مجموعهای از اقدامات استراتژیک است: از جمله کنترل کسری بودجه، شفافسازی در سیاستهای مالی، بازگشت به مذاکرات هستهای و کاهش تنشهای خارجی. در غیر این صورت، سقوط ریال نهتنها ادامه خواهد داشت، بلکه اقتصاد ایران را در مسیری غیرقابل بازگشت قرار خواهد داد.