مقدمه: زما نیکه جمهوری اسلامی در ایران تشکیل شد در سال 1979 با یک نظام دو قطبی مواجه شده بود. بلوک شرق با رهبری شوروی کمونیستی و بلوک غرب با رهبری آمریکا سرمایه داری. جمهوری اسلامی هم ادعای نه شرقی و نه غربی را کرده بود یعنی داشتن یک سیاست خارجی مستقل … که در عمل نتوانستند به آن متعهد بمانند، چون بحثی در سیاست بین المللی وجود دارد ( بحث وابستگی متقابل) که سیاستمداران وقت آن زمان درک درستی از آن نداشتند.
سیاست خارجی مبتنی بر صدور انقلاب: یکی از ویژگی های انقلاب در واقع صدور آن بود به سراسر جهان، از جمله تهییج مردم عراق بر علیه صدام حسین که در نهایت منجر به جنگ 8 ساله شد. (و تصور مسلمان کردن کشور های غربی با نظریه حسینیه کردن کاخ سفید.) در دل آن بحث هلال شیعی کشورهای های اسلامی هم بود که شامل ایران، عراق، سوریه، لبنان، بحرین، هند، پاکستان، آذربایجان، ترکیه، یمن و… (که اکثریت جمعیت آن ها یا شیعی هستند یا اقلیت شیعه با جمعیت بالا وجود دارند)، می شد. که یکی از اهداف آن محاصره کردن کشور اسرائیل بوده و در نهایت شعارشان آزاد سازی قدس و فلسطین مطرح بوده است.
سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران با تمرکز در عراق و سوریه: یکی از مهمترین اهداف حضور ایران در عراق، دعوت دولت این کشور برای مقابله با داعش بود که از جمهوری اسلامی درخواست کرده بود. ولی هدف پنهان دیگر تحت فشار قرار دادن نیروهای آمریکایی از طریق ایجاد نیروهای نیابتی بوده برای سهم خواهی و امتیاز گرفتن بیشتر از کشور آمریکا (و خروجش از منطقه)و هدف دیگر نزدیک شدن به مرزهای اسرائیل بوده است .
در راستای سیاست خارجی جمهوری اسلامی در سوریه یکی از اهداف نفوذ در سوریه بهنام دفاع از حرمین که در واقع مبارزه با داعش و حفظ بشار اسد در دستور کار بوده است؛ و عامل دیگر نزدیکی بیشتر به اسرائیل برای مهار آن بود و هست. مهمتر از همه موراد صدور انقلاب و ایجاد کشورهای هلال شیعی بوده است .
اما امروز یکی از اهداف مهم سوریه ایجاد ثبات و آرامش و امنیت در داخل کشور برای جلب سرمایه گذاری و نزدیکی به کشورهای عربی منطقه از جمله عربستان و امارات و همچنین کشورهای غربی است، به همین دلیل بهدنبال حذف نیروهای جمهوری اسلامی از داخل کشورش است. سوریه با همکاری روسیه در حقیقت اجازه داد که اسرائیل کنسولگری جمهوری اسلامی را هدف بگیرد و این هشداری بود برای خروج نیروهای سپاه از کشورشان که این کار با موفقیت انجام شد و در نتیجه آن ایران و اسرائیل وارد جنگ گرم شدند .
در انتها با فروپاشی نظام دو قطبی و پیدایش نظام چند قطبی ، جمهوری اسلامی ایران تمایل داشت که نقش فعال تری در حوزه سیاست بین الملل و سیاست داخلی داشته باشد؛ اما نکته اساسی این بود که نقش فعالش نه در زمینه توسعه و بالندگی بلکه در زمینه جنگ و خشونت بود .
مجموع این عوامل باعث شد جمهوری اسلامی در انزوای بیشتری حتی از طرف کشورهای عربی حوزه خلیج فارس قرار بگیرد.”و جنگ سرد یا جنگ سایه ها بین ایران و اسرائیل تا جایی پیشرفت که منجر به جنگ گرم شد”.
علی نظری نفوتی
تحلیلگر و پژوهشگر مطالعات بین الملل