بخش دوم : سیاست داخلی جمهوری اسلامی و امنیت:
جمهوری اسلامی هیچ برنامه اقتصادی و سیاسی مدون و پیشرویی برای توسعه جامعه ندارد، یعنی اگر از مسئولین امر سوال شود (چه برنامه اقتصادی مدون و کارآمد برای توسعه کشور دارید؟) در جواب متوجه خواهیم شد بیشتر برنامهها مبهم هستند و هیچ هدف خاصی را دنبال نمیکنند و بیشتر روی قدرت نظامی مانند پهباد و موشک متمرکز میشوند. که به تازگی در جنگ با اسراییل ناکارآمدی خودشان را نشان دادهاند. در واقع 99% آنها از بین رفتند و فقط 1% انها اصابت کردند که نه تنها دستاورد قابل توجهی نداشت بلکه کل سرمایه ملی ایرانیان هم از بین رفت، در حالیکه می توانستند روی پروژههای ناتمام و جدید در جهت توسعه اقتصادی و رفاه عمومی و ملی سرمایه گذاری کنند .
همانطور که گفته شد امنیت توضیحات بسیاری دارد و کشورها با توجه به آن توضیحات مفهوم امنیت خود را اولویت بندی میکنند؛ برخی کشورها امنیت را در موضوعات نظامی و امنیتی میبینند (مانند شوروی سابق، کره شمالی و جمهوری اسلامی ایران) و برخی امنیت را در توسعه اقتصادی و رفاه ملی جستجو میکنند؛ نظیر آلمان ، ژاپن و کره جنوبی.نمونههایی در زمینه های مختلف خواهیم آورد تا مطلب را بهتر درک شود.
در صنعت توریسم معمولا کشورها سعی میکنند بهترین امکانات را برای توریست فراهم کنند تا احساس آرامش و امنیت کند. اما در ایران واژگونه است؛ فردی که وارد میشود ممکن است وسایلش دزدیده شود، حقوقش یا حتی خودش مورد تجاوز قرار گیرد و یا به جرم جاسوس بودن دستگیر شود؛ دستش هم بهجایی بند نباشد…
در مورد پوشش اختیاری : وقتی در کشور ایران گشت ارشاد وجود دارد در کنار نیروهای امنیتی دیگر که هدف آنها مبارزه با پوشش اختیاری و تحمیل حجاب اجباریست؛به صورت عملی جو کشور امنیتی است و هیچ فردی احساس امنیت نمی کند، بهخصوص احساس امنیت روانی ، زمانی که فرد بهلحاظ روانی احساس امنیت در جامعه نمیکند، آثار مخربی در ذهن او به وجود میآید که باعث دین گریزی و یا ضدیت با آن میشود. حتی باعث تنفر از مجریان و نظام حاکم میشود. این برخوردها برای سالیان متمادی در اذهان آن افراد حک شده احساس امنیت فردی را در آنها نابود میکند.
امنیت اقتصادی : هر شخص بر اساس داشته و درآمد خود برنامه ریزی کوتاه مدت و بلند مدت دارد، ولی وقتی از شب تا صبح با تغییر نرخ ارز ریالاش کاهش یافته فقیر تر و در حقیقت سفرهاش کوچکتر میشود احساس میکند از حداقل رفاه عمومی برخوردار نیست، به همین دلیل امنیت روانی، اجتماعی و خانوادگی او بههم می ریزد و در خیلی از مواقع ممکن است این عدم امنیت اقتصادی سبب خودکشی فرد بشود که متاسفانه شاهد آن هستیم .
امنیت زیست محیطی : نابودی جنگلها ،خشک شدن دریاچه ارومیه و تالابها … همه این ها باعث افزایش ریزگردها و زمین های غیر قابل کشاورزی خواهد شد. خشک شدن دریاچه ارومیه نه تنها موجب پخش شدن نمک در ارومیه و سایر استانها و در نتیجه باعث نابودی زمینهای کشاورزی میشود بلکه نمک و ریزگردها سبب ناراحتی های تنفسی و در نتیجه باعث مهاجرت افراد و تخلیه شهرهای بسیاری خواهد شد. همه این موارد باعث بههم خوردن امنیت زیست محیطی اشخاص و در نتیجه امنیت ملی کشور میشود. مساله زیست محیطی اهمیت بسیار دارد برای توضیح بیشتر باید گفت ، استفاده از سدهای غیر ضروری و بدون کارشناسی، نابودی آبهای زیرزمینی و ایجاد چاله های بزرگ که باعث فرونشست زمین میشود آثار مخربی در سطح جامعه میگذارد و امنیت فردی تا امنیت ملی و حتی بین المللی را زیر سوال میبرد؛ چرا که امنیت روانی افراد جامعه از بین میرود چون نه آب برای بقا و نه جایی برای زندگی کردن دارند، در نتیجه مجبور میشوند دست به مهاجرتهای درون کشوری بزنند و بعد مهاجرتهای برون کشوری که امنیت افراد و یا جوامع دیگر را بههم میریزند. به عنوان مثال اگر مردم جنوب کشور بر اثر همین مشکلات دست به مهاجرت بزنند و به سمت شمال کشور بروند هم قومیتها بههم میخورد؛ و هم امنیت آبی و سرزمینی ساکنین شمال کشور بههم می ریزد …. در واقع ایران ما با همه این بحران ها دست بهگریبان است (هم فردی، هم اجتماعی و هم ملی).
سیاست بین المللی جمهوری اسلامی و امنیت:
چندین مقوله در این قسمت وجود دارد :
1- صدور انقلاب اسلامی؛
سوالی که مطرح میشود این است که چه چیزی از این انقلاب قرار است صادر شود؟! خشونت یا صلح؛ این که نظام حاکم خودش را بر حق میداند و دیگران را باطل ،عملا هم باعث نزاع در داخل کشور شده و هم باعث نزاع در بخش بین المللی خواهد شد.جمهوری اسلامی با صدور انقلاب می خواهد بگوید یا باید مسلمان شوند (مانند شعار حسینیه کردن کاخ سفید) یا باید به کشورهای اسلامی غرامت بدهند (جزیه) و یا باید کشته شوند، چون کافر ، مشرک و … هستند . و این امرباعث به مخاطره افتادن امنیت بینالمللی میشود.
2- مقوله امت اسلامی (هلال شیعی )؛
یعنی سرمایه گذاری روی کشورهای اسلامی همسو و تبدیل شدن به امت اسلامی برای مبارزه با کشورهای غیر اسلامی که آثار نامطلوبی در عرصه امنیت بین المللی گذاشته و خواهد گذارد که سبب بی ثباتی میشود .
نتیجه گیری:
فرض بگیریم که نظام حاکم بر ایران موفق شود بیشتر کشورهای جهان را مسلمان کند، نتیجه آن چه میشود :1- نابودی صنعت گردشگری و توریسم 2- نابودی صنعت فیلم سازی در بیشتر کشورها به خصوص هالیوود در آمریکا و بالیوود درهند 3-نابودی صنعت ورزش از جمله مسابقات جهانی فوتبال و المپیک و … 4 – نابودی صنعت موسیقی و کنسرت ها 5-نابودی آزادی بیان و عقیده و حتی تکثر گرایی و ..از جمله موارد دیگر میتوان به ایجاد نوعی افسردگی جهانی ، افزایش آمار خودکشی ، نزاع بین کسانیکه میخواهند آزاد زندگی کنند و در نتیجه برهم خوردن امنیت در تمامی زمینهها و سطوح ..
آنچه امروز در ایران خودمان میبینیم، در یک قاب بزرگتر در زاویه بین المللی خواهیم دید .
علی نظری نفوتی تحلیلگر و پژوهشگر مطالعات بین المللی
@alinazarinafouti6586 کانال یوتیوب