ما میتوانیم صنعت کریپتوکارنسی را به سه پارادایم اصلی تقسیم کنیم:
پارادایم اول: پیدایش بیتکوین و ورود به دنیای کریپتوکارنسی (۲۰۰۸ تا ۲۰۲۴، قبل از پذیرش ETF)
در این دوره، بیتکوین به عنوان اولین ارز دیجیتال ظهور کرد اما با شک و تردیدهای گستردهای روبرو شد و بسیاری آن را نوعی کلاهبرداری یا پروژهای بیارزش میدانستند. به تدریج، بیتکوین جایگاه خود را پیدا کرد و به عنوان یک دارایی دیجیتال قابلاعتماد و یک درگاه پرداختی شناخته شد. این مرحله شامل تلاشهای جامعه برای پذیرش و شناخت بیتکوین و اولین گامهای آن به سوی کاربردی شدن در اقتصاد جهانی بود.
پارادایم دوم: پذیرش ETF بیتکوین (۲۰۲۴ تا آغاز دور دوم ریاست جمهوری ترامپ در ژانویه ۲۰۲۵)
با درخواست شرکتهای بزرگ مانند بلاکراک برای پذیرش ETF بیتکوین و موافقت نهادها و سازمانهای مربوطه، تحولی کلیدی در بازار ارزهای دیجیتال ایجاد شد.
تعریف ETF:
ETF یا صندوق قابل معامله در بورس، سبدی از سهام و داراییهای مختلف است که در بازار بورس خرید و فروش میشود. با خرید یک ETF، سرمایهگذار به صورت غیرمستقیم در سود و زیان مجموعهای از داراییها شریک میشود.
پذیرش ETF بیتکوین نه تنها به مشروعیت این ارز دیجیتال کمک کرد، بلکه امکان مشارکت سرمایهگذاران نهادی و افراد بیشتری را در بازار فراهم کرد. در این دوره، برخلاف پارادایم اول، کاهش قیمتهای شدید در بازار کمتر مشاهده شد و این تغییر موجب ثبات نسبی و رشد اعتماد عمومی به صنعت کریپتوکارنسی شد.
پارادایم سوم: از آغاز دور دوم ریاست جمهوری دونالد ترامپ (۲۰ ژانویه ۲۰۲۵)
در این دوره، بیتکوین به عنوان یک ذخیره استراتژیک توسط دولتها، از جمله ایالات متحده، معرفی میشود. این تغییر بزرگ، بیتکوین را از یک دارایی صرفاً سرمایهای به ابزاری استراتژیک برای مدیریت ذخایر دولتی تبدیل خواهد کرد. این اتفاق میتواند تقاضای بیتکوین را به شدت افزایش داده و قیمت آن را به سطحهای بیسابقهای برساند.
در نتیجه این تحول، صنعت کریپتوکارنسی وارد دورهای جدید و مثبت خواهد شد که به تثبیت موقعیت بیتکوین به عنوان دارایی برتر دیجیتال و تحولات بیشتر در این صنعت منجر خواهد شد.