سقوط حکومت بشار اسد، که با فرار او به روسیه در ۱۸ آذرماه برجسته شد، علاوه بر پیامدهای سیاسی و ژئوپلیتیکی، خسارات سنگینی را به اقتصاد جمهوری اسلامی ایران وارد کرده است. این رویداد، که نشانهای از کاهش نفوذ ایران در منطقه به شمار میآید، پیامدهایی به مراتب فراتر از سیاست به همراه داشته و سرمایهگذاریهای چندین میلیارد دلاری ایران را در سوریه به باد داده است.
سرمایهگذاریهای پرهزینه بدون بازده اقتصادی
جمهوری اسلامی ایران طی سالها، میلیاردها دلار از منابع ملی را به سوریه منتقل کرد. این سرمایهگذاریها، که بیشتر بر مبنای اهداف ایدئولوژیک و جاهطلبیهای سیاسی مانند تقویت محور مقاومت انجام شد، فاقد بازدهی اقتصادی بودند. این در حالی است که اقتصاد ایران در وضعیت بحرانی به سر میبرد و مردم با مشکلات جدی در معیشت و تورم مواجهاند.
با سقوط حکومت اسد، تمام این سرمایهگذاریها از جمله پایگاههای نظامی، پروژههای انرژی، زیارتگاههای مذهبی و زیرساختهای تجاری به دست نیروهای جدیدی افتاده است که از نظر سیاسی و مذهبی با جمهوری اسلامی همسو نیستند.
از دست رفتن پایگاههای نظامی و پروژههای کلیدی
ایران برای ایجاد زیرساختهای نظامی در سوریه، مانند پایگاهها، انبارهای موشک و تونلهای زیرزمینی، دهها میلیارد دلار هزینه کرد. برای نمونه، پایگاه دیرالزور با هزینهای حدود ۲۵۰ میلیون دلار و مرکز لجستیک لاذقیه با ۱۸۰ میلیون دلار ساخته شدند. اما این پایگاهها و زیرساختها اکنون یا متروکه شدهاند یا به دست گروههایی افتادهاند که با ایران در تضاد هستند.
توقف پروژههای مذهبی و زیارتگاهی
جمهوری اسلامی ایران بین سالهای ۲۰۱۲ تا ۲۰۲۲ حدود دو میلیارد دلار برای بازسازی و توسعه اماکن مذهبی شیعه در سوریه هزینه کرد. حرمهای حضرت زینب و حضرت رقیه از جمله این پروژهها بودند. اما با تغییر حکومت در سوریه، حمایت از این اماکن مذهبی با ابهام مواجه شده و قدرت نرم ایران در این زمینه نیز رو به افول است.
زیان در تجارت و از دست رفتن بازار سوریه
سوریه یکی از مسیرهای حیاتی تجارت ایران بود و به تهران کمک میکرد تحریمها را دور بزند. اما سقوط حکومت اسد این مسیر را مسدود کرده و بازار سوریه نیز به روی ایران بسته شده است. تجارت میان دو کشور که در سال ۲۰۱۰ به ۴۷۵ میلیون دلار رسیده بود، اکنون در معرض نابودی است.
فشار بر سیستم بانکی ایران
بانکهای ایرانی بیش از پنج میلیارد دلار وام برای پروژههای سوریه اختصاص داده بودند. با سقوط حکومت اسد، بازپرداخت این وامها به مخاطره افتاده و زیان ناشی از آن معادل سه درصد تولید ناخالص داخلی ایران برآورد میشود.
سخن پایانی: آیندهای مبهم برای اقتصادی بحرانی
سقوط رژیم اسد نهتنها متحد استراتژیک جمهوری اسلامی را از بین برد، بلکه اقتصاد بحرانزده ایران را با خساراتی هنگفت مواجه کرد. اکنون فرصت بازسازی روابط منطقهای و اقتصادی از بین رفته است.
تنها راه نجات، تغییر مسیر به سمت اقتصاد بازارمحور، احترام به مالکیت خصوصی و همکاریهای بینالمللی است. کشورهای خاورمیانه نیز باید به سمت ایجاد یک بازار مشترک حرکت کنند تا رفاه و توسعه پایدار برای مردم منطقه فراهم شود.