تهران – فروردین ۱۴۰۴
افزایش بیسابقه نرخ دلار در روزهای اخیر، بار دیگر بازار ارز ایران را به لرزه انداخته است. در حالی که نرخ دلار از مرز ۷۰ هزار تومان عبور کرده، واکنشهای مردمی و کارشناسی به این جهش نگرانکننده، بازتابی از بیاعتمادی عمومی به مدیریت اقتصادی و نهادهای تصمیمگیر است.
مردم زیر فشار، خیابان در التهاب
در سطح خیابان، مردم با نگرانی به تابلوهای صرافیها چشم دوختهاند؛ برخی برای خرید ارز، برخی برای فروش و بسیاری تنها برای سنجش نبض بازار و آینده مبهمی که هر روز پرمخاطرهتر میشود.
«من فقط میخوام بدونم فردا قراره قیمت چی بشه؛ حقوقمون که بالا نمیره، ولی هر روز دلار گرونتر میشه، یعنی زندگی سختتر.» این را یکی از شهروندان تهرانی میگوید که در صف خرید دلار ایستاده است، نه برای سرمایهگذاری، بلکه برای حفظ حداقلی از ارزش پولش.
واکنش دولت؛ انکار یا سکوت؟
در واکنش به نوسانات اخیر، مقامهای دولتی بار دیگر انگشت اتهام را به سمت “دشمنان خارجی” نشانه رفتهاند. برخی از مقامات، از جمله سخنگوی دولت، تحریمها، جنگ روانی رسانههای خارجنشین و «اخلالگران اقتصادی» را علت اصلی این بحران معرفی کردهاند.
با این حال، بسیاری از اقتصاددانان، سیاستهای غلط اقتصادی، خلق نقدینگی افسارگسیخته، مدیریت ناکارآمد ارزی، و نبود شفافیت در بودجه و منابع مالی را عوامل داخلی تشدید بحران ارزی میدانند.
یک تحلیلگر اقتصادی در گفتگو با رسانههای مستقل گفت: «اگرچه تحریمها نقش دارند، اما دلیل اصلی جهش دلار، بیثباتی تصمیمگیری در داخل، افزایش پایه پولی بدون پشتوانه، و نبود اعتماد عمومی به آینده اقتصاد است. مردم از روی اجبار به دلار پناه میبرند، چون به ریال اعتماد ندارند.»
نقش حکومت در تشدید بحران
در کنار سیاستهای ارزی متزلزل، نبود شفافیت مالی و انتقال گسترده منابع به نهادهای خاص، فشار بیشتری بر اقتصاد وارد کرده است. دولت در حالی یارانههای نقدی را کاهش میدهد و تورم مواد غذایی را انکار میکند که همزمان میلیاردها دلار صرف پروژههایی میشود که اولویت اقتصادی ندارند.
همچنین، محدودیتهای گسترده در دسترسی مردم به بازار آزاد ارز، نرخهای چندگانه، و تلاشهای ناموفق بانک مرکزی برای کنترل بازار با تزریق قطرهچکانی ارز، نشاندهنده بحرانی ساختاری است که راهکارهای کوتاهمدت نمیتوانند آن را التیام دهند.
بازار بیصاحب؟
با تضعیف ابزارهای نظارت اقتصادی و بیاعتمادی فزاینده به نهادهای تصمیمگیر، بازار ارز اکنون به فضایی شبهبیصاحب بدل شده است؛ جایی که شایعات، شبکههای اجتماعی و صرافیهای زیرزمینی جهتگیری بازار را تعیین میکنند، نه سیاست رسمی دولت.
آینده نامعلوم
در غیاب اصلاحات ساختاری، اعتمادسازی و ثبات سیاسی، چشمانداز نرخ دلار در ایران همچنان صعودی و بیثبات پیشبینی میشود. آنچه باقی میماند، فشار روزافزون بر طبقه متوسط، گسترش فقر و نارضایتی عمومی است؛ زنگ خطری که اگر شنیده نشود، میتواند پیامدهایی فراتر از اقتصاد داشته باشد.