بخش اول :
مقدمه: در این مقاله سعی خواهد شد از دو بخش استفاده شود: در بخش اول به مفهوم امنیت ، سطوح امنیت ، ابعاد آن …. از نگاه روابط بین الملل و بخش دوم به مفهوم امنیت در بعد سیاست داخلی و بین المللی جمهوری اسلامی ایران خواهیم پرداخت و در نهایت نتیجه گیری خواهیم کرد .
مفهوم امنیت:
در ابتدا می بایست به تعریف امنیت پرداخت در واقع امنیت به معنای در معرض خطر نبودن یا از خطر محافظت شدن است . امنیت یک مفهوم نسبی است که بستگی به شرایط شدت یا کاهش می یابد .
مفهوم امنیت بسیار متنوع و گاهی پیچیده است به همین خاطر آن را به ارکان متعددی تجزیه می کنند تا بهتر درک شود، به عنوان مثال: مرجع امنیت ، تهدید امنیت ، ابزار و روش های امنیت (مکانیسم امنیت )، تولید کننده امنیت و بالاخره غایت امنیت .
سطوح امنیت :برای درک بهتر امنیت سعی شده به سطوح مختلف تقسیم شود.
در این تقسیم بندی از بالا به پایین 1- امنیت جهانی یا امنیت بین المللی 2- امنیت منطقه ای 3- امنیت ملی 4- امنیت داخلی و خارجی 5- امنیت عمومی 6- امنیت اجتماعی 7- امنیت فردی.
تعریف مختصر از سطوح امنیت :
1-امنیت جهانی یا بین المللی : مجموعه ای از تدابیر و اقدامات دولتها و سازمان های بینالمللی مانند سازمان ملل متحد است که برای اطمینان از بقا و امنیت متقابل صورت میگیرد . این اقدامات شامل اقدام نظامی و موافقت نامه های دیپلماتیک همانند معاهدات و قراردادها می باشد. در ضمن امنیت ملی و بینالمللی همواره با یکدیگر در ارتباط هستند.
2-امنیت منطقه ای: لیک و مورگان امنیت منطقه ای را گروهی از کشورها می دانند که دارای وابستگی متقابل امنیتی هستند و به طور مستمر تحت تاثیر یک یا چند عامل خارجی ناشی میشوند، قرار میگیرند. هرمجموعه امنیت منطقه ای میتواند یک قدرت بزرگ را به عنوان عضو خود داشته باشد در حالیکه این قدرت بزرگ هیچگونه قرابت جغرافیایی با اعضای منطقه ندارد . بهعنوان مثال می توان اینگونه بیان کرد که آمریکا آشکارا عضو مجموعه امنیتی اروپا و خاورمیانه محسوب می شود.
3- امنیت ملی: امنیت ملی(دفاع ملی هم گفته می شود) به الزاماتی اشاره می کند که باعث حفظ بقای دولت ملی از طریق به کارگیری قدرت اقتصادی، ارتش و توان سیاسی و استفاده از ابزار دیپلماسی میشود . (امنیت ملی ) یک مفهوم غربی و به خصوص آمریکایی است که پس از سال های 1945 رواج یافته است . در مورد امنیت ملی تعریف بسیار است و بین صاحب نظران تعریف واحدی وجود ندارد .
4-امنیت داخلی و خارجی: امنیت خارجی معطوف به تهدیدهای ناشی از کشورهای رقیب یا دشمن است. امنیت داخلی مربوط به براندازی و چالش از جانب گروههایی است که اقتدار دولت را نپذیرفته اند .
5-امنیت عمومی: مرجع امنیت عمومی جان، مال، آبرو و ناموس شهروندان به اعتبار شهروند بودنشان هست. هرگاه جرم یا جنایتی علیه یکی از این ارزشهای شهروندان رخ دهد، امنیت عمومی آسیب میبیند. خواه این جرم از سوی شهروندان باشد یا از سوی دولت اتفاق افتاده باشد.
6- امنیت اجتماعی: منظور از امنیت اجتماعی آرامش و آسودگی خاطر است که هر جامعه موظف است برای اعضای خود در زمینه های شغلی ، اقتصادی، سیاسی و قضایی ایجاد کند. بنابراین امنیت اجتماعی چیزی نیست جز حالتی از آسودگی خاطر مردم از ترس تهدید و اضطراب و مصون ماندن جان، مال ، ناموس ، هویت و اعتقادات آنان از هرگونه تهدید و تعرض .
7-امنیت فردی:مرجع امنیت در امنیت فردی حق حیات، آزادی (محل زندگی، اعتقادات و شغل) حق تامین نیازهای ضروری حق مالکیت و حفظ کرامت انسانی است . امنیت فردی بسیار به امنیت عمومی نزدیک است. اختلاف این دو را میتوان در عامل تهدید آن دریافت کرد.
زوایای امنیت:
باز هم برای فهم بهتر امنیت میتوان آن را به زوایای مختلف تقسیم کرد:
1- نظامی 2- سیاسی 3- اقتصادی 4- فرهنگی و اجتماعی 5- بالاخره بعد زیست محیطی.
روابط بین الملل و امنیت:
وقتی صحبت از امنیت می شود یعنی صحبت از صلح می شود که در مقابل آن جنگ و نزاع است بهعبارتی زمانی امنیت بهم میریزد که جنگ و نزاع ایجاد شده باشد. داشتن امنیت کمک شایانی به استقرار صلح میکند. در روابط بین الملل و مطالعات بین المللی سه رویداد مهم را مطرح میکنند اولین آنها جنگ پلوپونزی، دومی جنگ های سی ساله و سومین آنها جنگ جهانی اول است.
جنگ پلوپونزی در واقع بین 431 تا 404 سال قبل از میلاد بر میگردد جنگ بین اسپارت و آتن که در نهایت به تخریب آتن و نابودی تمدن آن منتهی شد. این جنگ محدود به خاک یونان نشد بلکه به تمام صفحات یونان نشین آن زمان سرایت کرد، از سواحل آسیای صغیر تا قبرس و ایتالیا. در این سلسله جنگهای دامنهدار چنان مردم به جان هم میافتند که تاریخ کمتر نظایر آن را نشان داده است.
جنگهای سی ساله: میان سالهای 1618 و 1648 در اروپای مرکزی و بیشتر در امپراطوری روم رخ داد. یکی از اهداف آن تثبیت قدرت و تعیین مرزبندی های جدید در بین قدرتهای بزرگ اروپا شکل گرفت . علت این کشمکش به درگیری میان دو مذهب کاتولیک و پروتستان و همچنین رقابت میان حکومتهای هابسبورگی اتریش و اسپانیا با قدرت های دیگر منطقه که شامل فرانسه ،هلند، دانمارک و سوئد بودند، شکل گرفت.(دودمان هابسبورگ نام شان را از دژ نیاکانشان برگرفتهاند، دژی که در دهه ۱۰۲۰ پایه گذاشته شده و امروز در سوییس نزدیک مرز آلمان جای دارد.)
3-جنگ جهانی اول: که بهنام جنگ بزرگ هم شناخته میشود، در واقع جنگ جهانی بود که از سال 1914 تا 1918 رخ داد. تلفات جنگ جهانی اول تا آن زمان در تاریخ جنگ های جهان بی سابقه بود. در این جنگ برای نخستین بار از سلاح های شیمیایی استفاده شد.
چه هنگام و تحت چه شرایطی ناامنی به وجود می آید؟
کنت والتز از صاحب نظران مشهور روابط بینالملل بر این اعتقاد است که منابع ناامنی در سه سطح قابل بررسی است:
سطح اول: برخی از فلاسفه منبع اصلی ناامنی را در طبع بشر جستجو میکنند و با رشد آموزشی، اخلاقی، مذهبی و فلسفی بشر میتواند در صلح و آرامش زندگی کند.
سطح دوم: گروهی دیگر معتقداند که اتخاذ روش های نادرست توسط جوامع و سیستم های اقتصادی میتواند عامل ناامنی باشد، بر این اساس اصلاح ساختارها میتواند عامل برطرف کننده جنگ باشد.
سطح سوم : سومین گروه مهمترین منبع نا امنی را در آنارشی حاکم بر روابط میان دولت ها در سطح جهانی میداند . در مطالعات معاصر روابط بین الملل از این مساله بهعنوان (معمای امنیت ) نامبرده میشود.
مفهوم امنیت قبل و بعد از فروپاشی نظام دو قطبی:
قبل از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی بیشتر روی بعد نظامی آن تاکید میشد. براساس هستهای بودن شوروی و آمریکا که نظام دوقطبی انعطاف ناپذیر را ایجاد کرده بودند، بعد از فروپاشی شوروی و پایان نظام دوقطبی بیشتر ماهیت اقتصادی پیدا کرد، در این مقطع فقر اقتصادی ، توسعه نیافتگی و فقدان رفاه ملی بهعنوان بانی تهدید امنیت مطرح شد . در مقابل آن توسعه اقتصادی و اجتماعی و رفاه عمومی مساوی با امنیت تلقی شد.
در ادامه باید گفت امروزه امنیت اقتصادی و توجه به توسعه پایدار جای امنیت نظامی را گرفته است بهعنوان مثال چین که توجه زیادی به اقتصاد کرده توانسته است جای ژاپن را بگیرد و تبدیل به دومین قدرت اقتصادی جهان شود، آلمان به مقام سوم برسد و ژاپن هم اخیرا به مقام چهارمی رسیده است . شوروی که امروزه تبدیل به روسیه شده و از قدرت نظامی خوبی برخوردار است نتوانسته به امنیت اقتصاد با ثباتی دست پیدا کند و در نتیجه جایگاهی در بین قدرتهای اقتصادی دنیا ندارد، هرچند پنجمین اقتصاد بزرگ اروپا و یازدهمین اقتصاد بزرگ جهان از نظر تولید ناخالص ملی دارد اما بیشتر آن بهخاطر وسعت زیاد، سهم بزرگ آن از منابع طبیعی جهان (نفت و گاز و ذغال سنگ) همچنین جمعیت کار آن با 70 میلیون نفر ششمین قدرت جهان است.
نتیجه آن که امروزه و در این قرن بیشتر توجه به اقتصاد ، توسعه اقتصادی و امنیت به لحاظ داشتن قدرت اقتصادی است .
در قسمت بعدی نگاهی به مفهوم امنیت از بعد سیاست داخلی و بین المللی در ایران خواهیم انداخت …
علی نظری نفوتی
کارشناس ارشد علوم سیاسی و روابط بین الملل
@alinazarinafouti6586 کانال یوتیوب
وبسایتی نوین با پوششی گسترده✔️
موفق باشید.