Editor-in-Chief: SHAPOUR-T
جانشینی علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، از موضوعات حساس و پیچیدهای است که در شرایط کنونی ایران توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. یکی از راهبردهایی که در ماههای اخیر توسط حاکمیت دنبال شده، برجسته کردن نام مجتبی خامنهای، فرزند رهبر، در افکار عمومی است. هدف این است که اگر علی خامنهای از صحنه سیاسی حذف شود (بر اثر مرگ یا ناتوانی جسمی)، جانشینی او به مجتبی به شکلی ظاهر شود که گویی نتیجهی روندی طبیعی و تصمیم مردم یا نخبگان بوده است.
زمینهسازیهای تبلیغاتی
در چند ماه گذشته، افزایش یادآوری نام مجتبی خامنهای در محافل رسمی و رسانههای وابسته به حکومت مشهود است. از مراسمهای مذهبی گرفته تا پیامهای تبلیغاتی، تلاش میشود تا او را چهرهای مشروع، مذهبی و مناسب برای جانشینی معرفی کنند. این تلاشها نشان از آن دارد که حکومت در حال مهندسی افکار عمومی است تا پذیرش این انتقال قدرت آسانتر شود.
فاسد بودن ساختار و افراد کلیدی
منتقدان داخلی و خارجی بارها به فساد گسترده در ساختار جمهوری اسلامی و شخص علی خامنهای اشاره کردهاند. خامنهای نهتنها در فساد اقتصادی، بلکه در سرکوب معترضان، محدودسازی آزادیها و تقویت نهادهای سرکوبگر مانند سپاه پاسداران نقش مستقیم داشته است. مجتبی خامنهای نیز در همین مسیر قدم برداشته و با ایفای نقشی کلیدی در مدیریت سرکوبهای خونین اعتراضات سالهای اخیر، خود را به عنوان چهرهای امنیتی و سرکوبگر معرفی کرده است.
تلاش برای مشروعیتبخشی به یک روند از پیش تعیینشده
یکی از ابزارهای حکومت برای جا انداختن جانشینی مجتبی، القای این ایده است که این تصمیم “انتخابی جمعی” بوده و نه نتیجهی تصمیمات پشت پرده. در حالی که شواهد بسیاری از دخالت گسترده سپاه پاسداران و دیگر نهادهای امنیتی در این فرآیند حکایت دارد. این اقدامات نشان میدهد که هدف اصلی نه خواست مردم، بلکه حفظ قدرت در دایرهای محدود از وابستگان نظام است.
پیامدها و چالشهای پیشرو
- عدم مشروعیت داخلی و بینالمللی: با توجه به پیشینه مجتبی خامنهای در سرکوب معترضان و فساد درونی نظام، پذیرش او حتی در میان بخشهایی از حامیان سنتی نظام دشوار است. این مسئله میتواند بحران مشروعیت جمهوری اسلامی را عمیقتر کند.
- احتمال اعتراضات گستردهتر: هرگونه تلاش برای تثبیت جانشینی او ممکن است اعتراضات جدیدی را به همراه داشته باشد، به ویژه در شرایطی که جامعه ایران از فساد، سرکوب و بحران اقتصادی به ستوه آمده است.
- افزایش انشقاق در میان نخبگان نظام: تلاش برای جانشینی مجتبی ممکن است باعث شکافهای بیشتری در درون نظام شود، زیرا بسیاری از چهرههای سنتی و حتی برخی از نیروهای نزدیک به سپاه پاسداران ممکن است با این تصمیم مخالف باشند.
نتیجهگیری
تلاش برای آمادهسازی افکار عمومی جهت جانشینی مجتبی خامنهای، تلاشی برای بقای نظامی است که سالهاست اعتماد مردم را از دست داده است. این تلاشها اگرچه ممکن است در کوتاهمدت نتیجهای برای حکومت داشته باشد، اما در بلندمدت نمیتواند مانع از فروپاشی ساختاری شود که پایههای مشروعیت و پشتیبانی مردمی خود را از دست داده است. آینده نشان خواهد داد که آیا این راهبرد میتواند قدرت را در دست خانواده خامنهای نگاه دارد یا به نقطهی آغازی برای تغییرات اساسی در ایران تبدیل خواهد شد.