“تدوین شده توسط الی – ت”
در تازهترین پژوهشی که اوایل ماه مه ۲۰۲۵ در نشریه Frontiers in Medicine منتشر شد، گروهی از دانشمندان از اتریش، آلمان و لهستان پرده از راز بقای شگفتانگیز این جسد مومیاییشده برداشتند؛ جسدی که قرنها در یک کلیسا در شمال اتریش نگهداری شده و شایعاتی مبنی بر “معجزات شفابخش” اطراف آن جریان داشت.
هویت مومیایی: یک کشیش اشرافزاده
پژوهشگران پس از انجام کالبدشکافی، اسکن سیتی و آزمایشهای متعدد پزشکی قانونی به این نتیجه رسیدند که این جسد متعلق به فرانز زاویه زیدلر فون روزناِگ، کشیش و اشرافزادهای است که در سال ۱۷۴۶ درگذشته است. زیدلر متولد ۱۷۰۹ میلادی بوده و در زمان مرگ حدود ۳۷ سال داشته است. به گفته پژوهشگران، رژیم غذایی باکیفیت، عدم نشانههای کار فیزیکی سخت و سن برآوردشده با مشخصات ثبتشده او کاملاً تطابق دارد.

علت مرگ: سل و خونریزی ریوی شدید
برخلاف گمانهزنیهای اولیه درباره وجود کپسولی سمی در بدن او، بررسیهای دقیق نشان داد که او به احتمال زیاد بر اثر عفونت شدید سل و خونریزی شدید ریوی ناشی از تخریب عروق ریه جان باخته است. آثار التهاب، کلسیفیکاسیون بافت ریه و کاهش وزن شدید در اواخر عمر، همگی با نشانههای سل مزمن تطابق دارند. همچنین وجود ذرات زغال در مجاری تنفسی و تحلیل بخشی از دندانها احتمال مصرف پیپ توسط او را تقویت میکند.

راز ماندگاری جسد: ترکیبی نامعمول از پارچه، چوب و روی
مهمترین کشف این مطالعه مربوط به محتویات عجیب درون شکم مومیایی است. پژوهشگران دریافتند که شکم او مملو از مواد خارجی نظیر خردهچوب، شاخههای خردشده، انواع پارچه از جمله کتان گلدوزیشده و حتی ابریشم بوده است. همچنین غلظت بالای کلرید روی، که خاصیت ضدعفونیکننده دارد، در بدن او یافت شد.
این مواد احتمالاً نقش مهمی در خشکشدن سریع و ماندگاری جسد ایفا کردهاند؛ همچنین پارچهها و چوبها احتمالاً در جذب مایعات نقش داشته و مانع از فروپاشی تنهی بدن شدهاند.

مومیایی بدون شکافتن بدن: شیوهای بیسابقه
یکی از نکات جالب و منحصر بهفرد این تحقیق، آن است که همهی این مواد از راه مقعد درون بدن قرار داده شدهاند و بدن بهطور معمول شکافته نشده است؛ روشی که در هیچ سند تاریخی دیگری ثبت نشده و احتمالاً برای جلوگیری از انتشار “میازما” (هوای آلوده حاوی بیماری) انجام شده است.
پژوهشگران در پایان توصیه کردهاند که در بررسیهای بعدی از تدفینهای زیرزمینی و سردابهها، باید این روش مومیاییسازی نادر را در نظر گرفت، چرا که ممکن است در موارد مشابه، منشأ باورهای محلی به “معجزات” یا سالمماندن غیرعادی اجساد باشد.
