زلزلهای که روز هشتم فروردین میانمار را لرزاند، تنها یک حادثه طبیعی گذرا نبود، بلکه نتیجه قرنها انباشت تنش در اعماق زمین بود. این زمینلرزه شدید که قدرت آن ۷.۷ ریشتر اندازهگیری شد، بیش از ۲۷۰۰ نفر را به کام مرگ کشاند و هزاران ساختمان را ویران کرد. اما تأثیرات آن تنها به میانمار محدود نشد؛ لرزشهای آن تا بیش از هزار کیلومتر دورتر، در بانکوک پایتخت تایلند، نیز احساس شد و نگرانیهای جدیدی درباره زلزلههای بالقوه در مناطق پرجمعیت جهان، از جمله تهران، ایجاد کرد.
میانمار: گسلی که پس از ۲۰۰ سال فعال شد
کارشناسان زمینشناسی میگویند این زلزله حاصل آزاد شدن تنشی بود که طی دو قرن در مرز میان صفحه تکتونیکی هند و صفحه اوراسیا انباشته شده بود. دکتر مارتین کیزر، استاد ژئوفیزیک دانشگاه لودویگ ماکسیمیلیان مونیخ، در این باره توضیح میدهد:
“این دو صفحه با سرعتی حدود دو سانتیمتر در سال نسبت به یکدیگر حرکت میکنند. حال تصور کنید که طی ۲۰۰ سال چه میزان انرژی پنهان میتواند در مرز این صفحات جمع شود. این تنش سرانجام با جابهجایی ناگهانی زمین، که حدود پنج تا شش متر بود، آزاد شد.”
این زلزله دقیقاً در امتداد گسل ساگاینگ، یکی از فعالترین و خطرناکترین گسلهای جنوب شرق آسیا، رخ داد. این گسل که از شمال تا جنوب میانمار امتداد دارد، مدتها مورد توجه زلزلهشناسان بود، اما حتی آنها نیز پیشبینی نمیکردند که قدرت این زلزله تا این حد گسترده باشد و بتواند بر کشوری مانند تایلند، که بیش از هزار کیلومتر با آن فاصله دارد، اثر بگذارد.
بانکوک لرزید؛ هشداری برای تهران؟
بانکوک، پایتخت تایلند، در حالی لرزید که فاصله قابل توجهی از مرکز زلزله داشت. اما چرا این شهر تا این حد تحت تأثیر قرار گرفت؟ زمینشناسان توضیح میدهند که بانکوک بر بستری از رسوبات نرم و عمیق قرار دارد که طی هزاران سال توسط رودخانه چائو فرایا انباشته شدهاند. این لایههای ضخیم و سست، امواج زلزله را تقویت کرده و باعث تشدید لرزشها میشوند.
این شرایط به طرز نگرانکنندهای مشابه وضعیت زمینشناسی تهران است. بخش بزرگی از پایتخت ایران بر روی خاکهای آبرفتی سست و رسوبات رودخانهای شکل گرفته است، بهویژه مناطق جنوبی و جنوب شرقی تهران که دارای لایههای عمیقتر رسوبات هستند. در صورت وقوع زلزله، این مناطق بیشتر در معرض تخریب قرار دارند، زیرا خاک نرم باعث تشدید دامنه امواج لرزهای و افزایش خسارات میشود.
تهران؛ شهری در انتظار فاجعهای بزرگ
آخرین زلزله شدید تهران در سال ۱۸۳۰ میلادی (بیش از ۱۹۰ سال پیش) رخ داد. این زلزله که قدرت آن بیش از ۷ ریشتر تخمین زده میشود، باعث تخریب کامل مناطق شمیرانات، دماوند و بیش از ۷۰ روستا در شرق جاجرود شد. از آن زمان تاکنون، انرژی زیادی در گسلهای اطراف تهران انباشته شده و کارشناسان نسبت به وقوع زلزلهای مشابه یا حتی شدیدتر هشدار دادهاند.
گسلهای فعال تهران شامل گسل شمال تهران، گسل مشاء و گسل ری هستند که هرکدام توانایی ایجاد زلزلههای مخرب را دارند. گسل مشاء، که حدود ۲۰۰ کیلومتر طول دارد، یکی از اصلیترین گسلهای البرز مرکزی است و دقیقاً در شمال تهران قرار گرفته است.
طبق بررسیهای سازمان زمینشناسی کشور، احتمال وقوع زلزلهای با شدت بالا در تهران بسیار جدی است و در واقع، این شهر مدتهاست که وارد “دوره بازگشت زلزله” شده است. با این حال، عدم رعایت استانداردهای ساختوساز، تراکم بالای جمعیت و زیرساختهای ضعیف باعث شده است که پایتخت ایران یکی از آسیبپذیرترین شهرهای جهان در برابر زلزله باشد.
احمد خرم، رئیس سازمان نظام مهندسی ساختمان، هشدار داده است که در صورت وقوع زلزلهای با قدرت ۶.۵ ریشتر، تعداد کشتهها ممکن است از ۱.۵ میلیون نفر فراتر رود. این آمار وحشتناک نشان میدهد که نهتنها بسیاری از ساختمانهای تهران مقاومت کافی ندارند، بلکه حتی بیمارستانها و مراکز امدادی نیز ممکن است در لحظات بحرانی خود دچار آسیبهای جدی شوند.
فرصتی که از دست میرود
در حالی که زمینلرزههای اخیر در جهان زنگ خطر را برای بسیاری از شهرهای پرجمعیت به صدا درآورده، اما اقدامات پیشگیرانه در تهران همچنان ناکافی است. بسیاری از کشورهای زلزلهخیز مانند ژاپن، با سرمایهگذاری در فناوریهای مقاومسازی ساختمانها و سیستمهای هشدار زودهنگام، توانستهاند تلفات زلزلههای بزرگ را به حداقل برسانند. اما در ایران، با وجود هشدارهای مکرر، همچنان ساختمانهای غیرمقاوم ساخته میشوند و برنامه جامعی برای مدیریت بحران وجود ندارد.
زلزله تهران دیگر یک احتمال دور نیست؛ بلکه فاجعهای است که هر روز به وقوع آن نزدیکتر میشویم. آیا پیش از آنکه خیلی دیر شود، اقدامی صورت خواهد گرفت؟