در حالی که ایالات متحده با بازگشت دونالد ترامپ به ریاستجمهوری بار دیگر مسیر فشار دیپلماتیک و اقتصادی بر ایران را با صراحت دنبال میکند، علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، در سخنانی که بیشتر به انکار واقعیت میماند تا تحلیل سیاسی، با حمله به رئیسجمهور آمریکا تلاش کرد تا پیام مذاکره را وارونه جلوه دهد.
خامنهای روز شنبه ۲۷ اردیبهشت، در جمع گروهی از معلمان، در واکنش به سخنان تازه دونالد ترامپ درباره استفاده از قدرت برای ایجاد صلح گفت: «دروغ گفت… کِی از قدرت برای صلح استفاده کردند؟»
او با لحنی چالشی ادامه داد: «بله، از قدرت میشود برای صلح و امنیت استفاده کرد. به همین دلیل هم هست که ما… هر روز بر قدرت خودمان و قدرت کشور اضافه خواهیم کرد.»
اما آنچه خامنهای از آن بهعنوان “افزایش قدرت” یاد میکند، در تضاد با واقعیتهای آشکار اجتماعی، اقتصادی و زیرساختی کشور قرار دارد. کشوری که با موج فزاینده خاموشیها، بحران آب، فرار سرمایه و مهاجرت نخبگان دست و پنجه نرم میکند، بعید است بتواند ادعای “پیشرفت چندینبرابری” را بدون چاشنی انکار و تحریف، مطرح سازد.
در سوی دیگر، دونالد ترامپ پس از سفر به خاورمیانه و در دیدار با مقامهای عربستان و قطر، ضمن ارائه پیشنهاد جدید به تهران درباره پرونده هستهای، صراحتاً هشدار داد که در صورت رد این پیشنهاد، سیاست «فشار حداکثری» با تمام توان از سر گرفته خواهد شد و صادرات نفت ایران دوباره به صفر خواهد رسید.
ترامپ همچنین اعلام کرد که هدف اصلیاش جلوگیری از حمله احتمالی اسرائیل به تأسیسات هستهای ایران است، اما تأکید کرد که ایران باید «سریع عمل کند». عباس عراقچی، وزیر خارجه جمهوری اسلامی، ساعاتی بعد در واکنشی تکراری گفت که ایران هیچ پیشنهاد مکتوبی از سوی آمریکا دریافت نکرده است.
رهبر جمهوری اسلامی در بخش دیگری از سخنان خود از همکاری کشورهای عرب منطقه با آمریکا انتقاد کرد و آن را «الگوی شکستخورده» خواند و گفت: «آمریکا باید از این منطقه برود و خواهد رفت.»
در شرایطی که عربستان، قطر و امارات در حال امضای قراردادهای چند ده میلیارد دلاری با ایالات متحده هستند و پروژههای بزرگ عمرانی، تکنولوژیک و سرمایهگذاری را در دستور کار دارند، خامنهای همچنان با ادبیات دهه شصتی به دنبال بیرون راندن آمریکا از منطقه است؛ رویکردی که در تضاد آشکار با تحولات ژئوپلیتیکی جدید منطقه است.
او در ادامه با تهدید دوباره اسرائیل گفت: «اسرائیل غدهٔ سرطانی منطقه است و باید برچیده شود.» این اظهارات تکراری، در حالی مطرح میشود که جمهوری اسلامی در معرض انزوای دیپلماتیک روزافزون و شکاف با قدرتهای منطقهای است، و تهدیدهای بیپشتوانه، بیش از آنکه بر موقعیت اسرائیل تأثیر بگذارد، بر شدت نگرانیها درباره احتمال رویارویی نظامی در منطقه میافزاید.
ترامپ نیز در ادامه سفر خود و در نشست سرمایهگذاری مشترک با عربستان سعودی، با انتقاد از وضعیت اقتصادی ایران گفت: «در حالی که در جده و دبی بلندترین آسمانخراشهای جهان ساخته میشود، تهران ۱۹۷۹ به تلی از خاک و گرد تبدیل شده… رهبران ایران تنها به دزدیدن ثروت مردم خود و خونریزی در خارج از مرزها مشغولاند.»
او با اشاره به نابودی زمینهای حاصلخیز و گسترش فساد در حوزه مدیریت آب، جمهوری اسلامی را حکومتی توصیف کرد که «نهتنها مردم خود، بلکه کل منطقه را به زیر کشیده است».
خامنهای اما در واکنش به این بخش از سخنان ترامپ، بیآنکه اشارهای به بحرانهای داخلی و ناکارآمدیهای گسترده اقتصادی کند، گفت: «برخی از این حرفها آنقدر بیمایه و سطحیاند که ارزش پاسخ دادن ندارند… اینها مایه سرافکندگی ملت آمریکاست، نه ما.»
پرهیز عامدانه او از اشاره به مشکلات داخلی و فرافکنی مکرر، بیش از پیش نشان میدهد که رهبری جمهوری اسلامی نهتنها ارادهای برای بازنگری در سیاستهای ناکارآمد خود ندارد، بلکه همچنان در خوابی سنگین، واقعیات فروپاشی را انکار میکند.
او در پایان ادعا کرد که «ایران امروز، ایران سی سال قبل نیست» و وعده داد که کشور «چند برابر بیشتر پیشرفت خواهد کرد». وعدهای که با نگاهی به صفهای دارو، نارضایتیهای اقتصادی و افزایش مهاجرت، بیش از آنکه نوید آینده باشد، پژواکی از یک گذشته دستنیافتنی است.