مقدمه:
ابتدا می بایستی در مورد کشورهایی که با دالان زنگزور در ارتباط هستند و بعد در مورد تاثیرات ژئوپلیتیک و امنیتی آن صحبت کنیم. سعی میکنیم بیشتر کشورهایی که در این منطقه وجود دارند را مورد بررسی و کنکاش قرار بدیم.
جمهوری آذربایجان:
آذربایجان بزرگترین کشور منطقه قفقاز جنوبی (جمهوری آذربایجان، ارمنستان، گرجستان و نخجوان) است که در شرق اروپا و آسیای غربی ( ایران، عراق، سوریه، ترکیه، لبنان و اسرائیل و کشورهای کوچکتری همچون قبرس ،ارمنستان و آذربایجان) و در مجاورت دریای خزر می باشد.
بزرگترین شهرو پایتخت این کشور باکو و زبان رسمی آن آذربایجانی یا ترک می باشد. این جمهوری حدود 200 سال پیش بخشی از خاک ایران محسوب میشد اما با قرارداد گلستان و ترکمنچای از ایران جدا و به روسیه پیوست و در سال 1991 از اتحاد جماهیر شوروی خارج و به شکل کنونی درآمد. این کشور از جنوب با ایران از غرب با ارمنستان و ترکیه و از شمال با گرجستان و روسیه هم مرز است.
ارمنستان:
ارمنستان کشوری است محصور در خشکی در قفقاز جنوبی واقع شده است از جنوب با ایران و نخجوان، از شمال با گرجستان، از شرق با آذربایجان و از غرب با ترکیه مرز مشترک دارد . ایروان پایتخت آن و زبان رسمی آن ارمنی است.
ارمنستان بخشی از خاک ایران بوده است و در کتیبه داریوش به آن (ارمنیا) اشاره شده است. ارمنیا بعدها به ارمنستان تغییر نام داد و بعد از ایران بخشی از خاک شوروی بود و در سال 1991 مستقل شد.
جمهوری خودمختار نخجوان:
نخجوان بخشی از جمهوری آذربایجان است هرچند پیوستگی ارضی و جغرافیایی با جمهوری آذربایجان ندارد. زبان آن ترکی است . این جمهوری خودمختار در جنوب قفقاز و شمال رود ارس واقع شده است. از شمال و مشرق محدود به جمهوری ارمنستان از جنوب محدود به ایران و از غرب محدود به ترکیه است. این جمهوری خودمختار بر اساس معاهده ترکمنچای از ایران جدا شد و در سال 1918 میلادی توسط ارمنی ها از خاک جمهوری آذربایجان جدا گردید. اما با اعلام خود مختاری در ترکیب جمهوری آذربایجان قرار گرفت.
ایران:
ایران کشوری در آسیای غربی و خاورمیانه است. از شمال با جمهوری آذربایجان، ارمنستان، و نخجوان(قفقاز) ، در آسیای مرکزی در شمال شرقی با دریای خزر و ترکمنستان و از سمت شرق افغانستان و پاکستان و از جنوب به خلیج فارس و دریای عمان و از غرب به ترکیه و عراق هم مرز می باشد.
دالان ها یا گذرگاه هایی که در قفقاز وجود دارد:
1- دالان لاچین:
دالان لاچین مسیر ارتباطی مسیر ارتباطی بین ارمنستان و منطقه قره باغ است. یک جاده کوهستانی است که ارمنستان و منطقه محصور قره باغ را به هم متصل می کند. این گذرگاه بخشی از شهرستان لاچین محسوب می شود؛ ولی طبق توافقنامه آتشبس ناگورنو و قره باغ تحت کنترل نیروهای حافظ صلح روسیه است.
اهمیت این دالان در آن است که در نتیجه جنگ های قره باغ و توافقات صلح بین ارمنستان و آذربایجان به عنوان یک مسیر حیاتی برای ارتباط ارمنستان با مناطق قره باغ شناخته شده است.
2-دالان زنگزور:
این دالان منطقهای است که آذربایجان را به نخجوان متصل کرده و از جنوب ارمنستان عبور میکند. باکو با در اختیار گرفتن این منطقه باعث قطع دائم مرزهای ایران و ارمنستان می شود. به معنای دقیق این دالان ژئوپلیتیکی استان آذربایجان شرقی در ایران را از مسیر ترانزیت ترکیه به باکو حذف می کند. برخی از ناظران و تحلیلگران آن را برنامه ای پان ترکیستی توصیف می کنند (جمهوری آذربایجان، نخجوان و ترکیه ترک زبان هستند).
این دالان از اهمیت ژئوپلیتیکی بالایی برخوردار است زیرا می تواند ارتباط مستقیم بین آذربایجان و ترکیه را فراهم کند . این مساله پس از جنگ 2020 قره باغ و توافقات صلح برجسته تر شد.
3- دالان ارس:
رود ارس از کوه های شرق ترکیه سرچشمه گرفته و از مرز بین ارمنستان، جمهوری آذربایجان و ایران عبور میکند و به رودخانه کورا در آذربایجان میریزد. رود ارس به عنوان یک مرز طبیعی بین ایران و کشورهای قفقاز به ویژه آذربایجان و ارمنستان عمل کرده و مرزی مهم بین ایران و اتحاد جماهیر سابق بوده است. این دالان مجهز به بزرگراه و راه آهن خواهد بود موازی دالان زنگزور در خاک ارمنستان. این دالان را اگر از شرق به غرب در نظر بگیریم، روستای آق بند در جمهوری آذربایجان را به شهرستان اردوباد در جنوب نخجوان با گذر از آذربایجان شرقی وصل می کند. دالان ارس می تواند با مرز مشترکی که با آذربایجان ،ارمنستان و نخجوان دارد ، جایگزینی برای دالان زنگزور با پتانسیل کاهش نگرانی های ایران برای مرز مشترکش با آذربایجان باشد.
4- کریدور شمال و جنوب:
ایران به لحاظ استراتژیک، ژئوپلیتیک ، ژئواکونومیک(انرژی) مورد توجه کشورهای جهان بوده و هست . موقعیت مناسب ریلی و جادهای و دسترسی ایران به سواحل طولانی خلیج فارس و دریای عمان در جنوب و سواحل دریای خزر در شمال مورد توجه تولید کنندگان بزرگ اقتصادی جهان بوده است. کریدور شمال و جنوب در سال 2001 به عنوان یک کریدور تجاری جدید برای تقویت ارتباط اقتصادی بین هند ، آسیای مرکزی و اروپای شرقی مفهوم سازی شد. موافقتنامه کریدور شمال و جنوب در سال 1379 ه.ش در سن پترزبورگ به امضای وزیران حمل و نقل سه کشور ایران ،هند و روسیه رسید . در خرداد 1401 نخستین محموله ترانزیت چند وجهی از مبدا روسیه به مقصد هند از طریق ایران ارسال و کریدور شمال و جنوب بعد از سال ها مذاکره و رایزنی فعال شد. مسیر کریدور شمال و جنوب به طور کلی شامل سه بخش است :
1- بخش زمینی و ریلی: که از شمال اروپا به سمت روسیه و سپس دریای خزر و ایران کشیده میشود.
2- بخش دریایی: که از طریق دریای خزر و سپس از بنادر شمالی ایران به بنادر خلیج فارس و عمان در جنوب متصل شده، به سمت اقیانوس هند ادامه پیدا میکند.
3- بخش جاده ای و ریلی جنوب: که از هند به سایر نقاط جنوب آسیا ادامه دارد .
مزایای این کریدور:
1-کاهش هزینهها و زمان حمل و نقل(نسبت به مسیر سنتی کانال سوئز)
2-افزایش همکاری اقتصادی بین کشورهای عضو
3- تسهیل مبادلات تجاری و تقویت زیر ساختهای حمل و نقل.
این کریدور به عنوان یک پروژه استراتژیک برای کشورهایی مانند ایران، هند و روسیه از اهمیت بالایی برخوردار است.
نتیجه:
با توجه به مطالب مطرح شده کریدور زنگزور از اهمیت ویژهای برخوردار شده زیرا همه چیز به وضعیت حمل و نقل(ترانزیت) ایران مربوط میشود. نمی توان از جمهوری اسلامی انتظار توسعه داشت که در عمل ضد توسعه رفتار میکند. جمهوری اسلامی باعث تحریم ایران شده است.
تحریم ایران به معنای عدم جذب و فرار سرمایهگذاریهای داخلی و خارجی در ایران شده است. و همین امر باعث شده در خطوط راه آهن و آوردن قطارهای سریع السیر و مدرن سرمایه گذاری نشود. همچنین در زمینه کشتیهای تندرو و مجهز برای حمل و نقل حتی در جاده سازی و استفاده از ماشینهای سنگین به روز رسانی نشود و ایران نسبت به کشورهای منطقه عقب بیفتد. در جمهوری اسلامی بانکداری شفاف وجود ندارد. به همین دلیل جمهوری اسلامی FATF را در جهت شفاف سازی مالی (قانون رفع پولشویی) امضا نکرده است.
در واقع سه کشور هند، چین و روسیه از طریق آسیای مرکزی و قفقاز به ترکیه از طریق کریدور زنگزور وصل میشوند و از آنجا به اروپا می روند. درعمل کشورهای زیادی از حق ترانزیت به سان پاکستان ، افغانستان نفع خواهند برد.
(هر چند افغانستان هنوز به رسمیت شناخته نشده است. اما می تواند در آینده نقش مهمی در مراودات بین المللی بازی کند).
جمهوری اسلامی به دلیل صدور انقلاب، و تنش زایی با بیشتر کشورهای دنیا (کشورهای اروپایی و آمریکا و حکومتهای عربی منطقه) به دلیل دشمنتراشی و رقابت بر سر امل الغرای اسلام، تشکیل هلال شیعی و محو اسرائیل از منطقه، و بالاتر از همه نداشتن عرق ملی به منافع ایران، و عدم برنامه مدون و مشخص برای توسعه کشور در همه زمینههای فرهنگی، اقتصادی و سیاسی باعث شده است تا دولتها به ایران توجه نکنند و فرصت های بسیاری از این کشور گرفته شود.
علی نظری نفوتی
تحلیلگر و پژوهشگر مطالعات بین المللی
شما میتوانید کانال تحلیل سیاسی ALI NAZARI NAFOUTI را در یوتیوب به همین نام دنبال کنید.